سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشق عشق

صفحه خانگی پارسی یار درباره

شعر عاشقانه

دل دائم صبورم را شکستند/به جرم پا به پای عشق رفتن/پرو بال عبورم را شکستند/مرا از خلوتم بیرون کشیدند/چه بی پروا حضورم را شکستند/تمنا در نگاهم موج می زد/ولی رویای دورم را شکستن

 

 

سیل دریا دیده هرگز بر نمی گردد به جوی/نیست ممکن هرکه عاشق شد دگر عاقل شود

 

 

دل یکی بود و به سودای تواز دست برفت/ دست خالی نتوان رفت پی یار دگر

 

 

من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم/شاه مهره ی دل رفته بود من لاف بردن می زدم

 

 

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت/آمدم پاک کنم عشق تو را بدتر شد

 

 

مرا عمری به دنبالت کشاندی /سرانجامم به خاکسترنشاندی/ربودی دفتر دل را و افسوس/که سطری هم از این دفتر نخواندی/  گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت / پس از مرگم سرکشی هم فشاندی/ گذشت از من ولی آخر نگفتی/که بعد از من به امید که ماندی ؟

 

 

بی دلهره در کوی و گذر می خندیم/  از مردم شهر بیشتر می خندیم/  من با تو موافقم که دیوانه شویم /آن وقت بدون دردسر می خندیم

 

 

شاید آن روز که سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی باید کرد )) خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینجور نوشت هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجبارست.لاجرم باید زیست

 

 

نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش ، ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است

 

 

برخاک بخواب نازنین،تختی نیست/آواره شدن ,حکایت سختی نیست/ از پاکی اشکهای خود فهمیدم/ لبخند همیشه راز خوشبختی نیست

 

 

عاشقم دیوانه ام در دل ندارم خانه ای عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای

 

 

پیداست هنوز شقایق نشدی/ زندانی زندان دقایق نشدی/ وقتی که مرا از دل خود می رانی/ یعنی که تو هیچوقت عاشق نشدی

 

 

یاد آشنایان آشنا با ش/ به پیمانی که بستی با وفا باش/ چو یادت روز شب در خاطرم هست/ تو هم هر جا که هستی یاد ما باش

 

 

کسی در باد می خواند تو را تا اوج می خواهم /برای ناز چشمانت چه بی صبرانه می مانم /د لم تنگ است و بی یادت در این غربت نمی مانم /تو هستی در وجود من تو را هرگز نمی رانم

 

 

زندگی فرصت بس کوتاهیست...تا بدانیم که مرگ... آخرین نقطه پرواز پرستو ها نیست...مرگ هم حادثه است...مثل افتادن برگ که بدانیم پس از خواب زمستانی خاک... نفس سبزبهاری جاریست

 

 

زندگی سخت نیست ما سختش میکنیم/ عشق قشنگ نیست ما قشنگش میکنیم/ دل ما تنگ نیست ما تنگش میکنیم/ دل هیچکس سنگ نیست ما سنگش میکنیم

 

 

یک نقطه بیش،فرق رحیم ورجیم نیست... از نقطه ای بترس که شیطانی ات کند... آب طلب نکرده همیشه مراد نیست... گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند

 

 

کاش میشد قلب ما از یاس بود تک تک گلبرگ آن احساس بود پاک و سبز و ساده و بی ادعا کاش میشد بهتر از الماس بود کاش میشد عشق را تفسیر کرد عاشقی را با محبت سیر کرد

 

 

گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست/بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست/گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن/گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست/پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف/تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست/گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق/تو در خاطر من مشغلها نیست/فتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت/بگذار بسوزند دل من مساله ای نیست

 

 

خدا به چه می اندیشد ؟ هیچ کس نیست بداند که خدا به چه می اندیشد ؟ و شبانگاه چه کاری دارد ... بهر فردای خودش ! من گمانم این است که خداوند فقط در تمام شب و روز به تماشای سیه کاری ما مشغول است

 

 

نردبان این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان افتادنیست هر کسی بال رود احمق تر است استخوانش بیشتر خواهد شکست

 

 

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود/جوینده عشق بی عدد خواهد بود/فردا که قیامت آشکار گردد/

هر که نه عاشق است رد خواهد بود

 

 

همچو شمعم به شبستان حرم یاد کنید/ یا چو مرغم به گلستان ارم یاد کنید/ روز شادی همه کس یاد کنند از یاران/ یاری آن است که ما را شب غم یاد کنید

 

 

بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم. تو دیگری را..... دیگری مرا..... و همه ما تنهاییم

 

 

 

تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست .

 

 

ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را/ اینگونه به خاک ره میفکن ما را/ ما در تو به چشم دوستی می بینیم/ ای دوست مبین به چشم دشمن ما را .

 

 

گفتم تو شیرین منی/ گفتی تو فرهادی مگر؟/گفتم خرابت میشوم/ گفتی تو ابادی مگر؟/گفتم ندادی دل به من/ گفتی تو جان دادی مگر؟/گفتم ز کویت میروم/ گفتی تو آزادی دگر؟/گفتم فراموشم نکن/ گفتی تو در یادی مگر؟/گفتم خاموشم سالها/ گفتی تو فریادی مگر؟/گفتم که بربادم مده/ گفتی نبر بادی مگر؟

 

 

نگو بار گران بودیم و رفتیم... نگو نا مهربان بودیم و رفتیم...

نگو اینها دلیل محکمی نیست... بگو با دیگران بودیم و رفتیم...